دریا تنها جاییست که هیچوقت برای من تکراری نمی شود. این بار برای تعطیلات عید پاک سواحل “مونتانیتا” (Montanita) را انتخاب کردیم. مطمئن نبودیم که در شلوغی تعطیلات، جایی برای خواب پیدا می کنیم یا نه. به همین خاطر، جهت احتیاط در ساحل دیگری...
ساعت ۷ صبح جلوی دفتر آژانس گردشگری بودیم که فقط چند متر با هتل ما فاصله داشت. همسفرهای دیگرمان هم آنجا بودند؛ دو دختر آلمانی، یک زوج اکوادوری و یک پسر جوان آمریکایی. جلیقه های نجات را بین ما تقسیم کردند و به سمت...
بعد از یک روز گردش در بندر مانتا، تصمیم گرفتیم بقیه سفرمان را در “پوئرتو لوپز” (Puerto Lopez) بگذرانیم. پوئرتو لوپز یک روستای کوچک در کنار ساحل است که به خاطر جذابیت های زیادش برای توریست ها و مسافران کاملا شناخته شده است. از...
اولین ماه های حضورمان در اکوادور بود که راهی سواحل اقیانوس آرام شدیم. برای اولین سفرمان به ساحل، شهر “Manta” را انتخاب کردیم. حول و حوش ساعت ۹ شب، بعد از یک سفر طولانی ۸ ساعته با اتوبوس، به مانتا رسیدیم. به دلیل خستگی،...
خاطرات خوبی از سفر اولم به آمازون داشتم و خوشحال بودم که برای یک بار هم که شده این منطقه را دیده ام. در ذهنم برنامه ای برای سفر دوباره به آنجا وجود نداشت تا اینکه بعد از چند ماه تعطیلات دیگری از راه...
بعد از گذراندن یکی دو سال در اکوادور، شهرهای توریستی زیادی را از نزدیک می شناختیم و بیشتر جاهای توریستی را رفته بودیم. با این وجود، سفرهایمان یک جای خالی بزرگ داشت؛ آمازون… واقعیت این بود که کمتر از همسرم مشتاق سفر به آمازون...
قبلا درباره تفاوت های بین شنیدن و دیدن گفته بودم؛ تفاوتی بزرگ بین آنچه درباره اکوادور می دانستم و خوانده بودم، با آنچه که در واقعیت وجود داشت. در هفته های اول اقامتمان، تعداد فراوان دکه های گل فروشی در خیابان و البته مهم...
این روزها و شب ها کیتو حال و هوای متفاوتی دارد. البته همیشه در روزهای آخر هفته صدای موسیقی در خیابان ها شنیده می شد. اما این بار جشن و شادی دلیل دیگری دارد. یکشنبه، ششم دسامبر، سالروز استقلال کیتو، پایتخت اکوادور است. اما...